پسر کوچکی وارد مغازه ای شد ، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد . بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره . مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد !
پسرک پرسید : خانم ، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید ؟
زن پاسخ داد : کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد !